داستان یک مربی دبیرستانی و مردی که از نظر رشدی به چالش کشیده شده است که او را زیر بال خود گرفت.

در سال 1963، پاتریشیا ویر 18 ساله ربوده شد و به طرز وحشیانه ای مورد تجاوز قرار گرفت. تریش که متعهد به زندانی کردن مهاجم خود، ارنستو میراندا است،زندگی او توسط سیستم حقوقی آمریکا نابود می‌شود، زیرا او قانونی را ایجاد می‌کند که کشور را متحول می‌کند.

پیشخدمت طبقه کارگر اسلیم (جنیفر لوپز) با ازدواج با پیمانکار ثروتمند میچ (بیلی کمپبل) متوجه می شود که زندگی اش تغییر کرده است. او در یک زندگی آرام در حومه شهر مستقر می شود و به نظر می رسد هر چیزی را که می خواهد دارد.اما رفته رفته رفتارهای زننده میچ باعث می شود که اسلیم به فکر فرار از خانه باشد...

زندگی یک مرد جوان پس ااینکه فلج می شود کاملا تغییر می کند.پیشرفت او تقریبا غیرممکن به نظر میرسد. اما او با میمونی کنجکاو و باهوش ملاقات می کند.

برلین، زمان حال. شوهر «کایل پرات» (فاستر) می میرد و «پرات» قصد دارد هم راه با «جولیا» (لوستن)، دختر هفت ساله اش و تابوت شوهرش به امریکا برگردد. «کایل» و «جولیا» در هواپیما به خواب می روند. اما وقتی «کایل» بیدار می شود، می بیند خبری از دخترش نیست. ظاهرا نام «جولیا» در فهرست مسافران نبوده و هیچ یک از خدمه و مسافران او را ندیده است. یکی از محافظ های پرواز (سارسگارد) نیز می گوید که اصلا «جولیا» هم راه با پدرش درگذشته و ادعا می کند که «کایل» عقل خود را از دست داده است...

داستان قتل دختری جوان به نام رزی لارسن است که در سیاتل رخ داده است و گروهی از پلیسان به تحقیق در خصوص این قتل مشغول شده اند و به دنبال قاتل و انگیزه او از انجام این کار هستند …

در یک آزمایشگاه بزرگ هشتاد آمریکایی مشغول به کار هستند. آنها قصد دارند علت یک رویداد ناشناخته که در یک ساختمان در کلمبیا به وقوع پیوسته را نظارت و بررسی کنند. اما پس آزمایش بیشتر بر روی این پروژه با مسئله ای مرگبار رو به رو می شوند که آنها بر سر دو راهی کشته شدن و یا کشتن قرار می دهد.

فیلمی برگرفته از سریالی به همین نام. در سال 1889 شهروندان شهر ددوود برای جشن ایالت شدن داکوتای شمالی گرد هم می‌آیند. فیلم روایت حال و هوای آن روزهای مردم شهر است.

یک استراتژیست دموکرات به یک کهنه سرباز بازنشسته کمک می کند تا در انتخابات شهردار یک شهر کوچک در مید وست موفق شود.