در تلاش برای یافتن جایگزینی غیرخشونت آمیز برای کاهش جمعیت بیش از حد جهنم، دختر لوسیفر یک هتل توانبخشی باز می کند که به گروهی از شیاطین نامناسب فرصت رستگاری می دهد.

مالکوم برایت که پدرش ، مارتین ویتلی ،قاتلی معروف و بدنام معروف به جراح می باشد.در دوران کودکی مالکوم باعث لو دادن پدرش و دستگیری او می شود. حال پس از ده سال مالکون پدرش را ندیده است. اکنون مالکوم مشاور یک مامور سابق با FBI می باشد و به اداره پلیس نیویورک کمک می کند. پس از تعدادی قتل سریالی، شک ها دوباره به پدر او باز می گردد.

یک محکوم مرخص شده و شرکای آمریکایی و چینی اش یک شبکه جرایم سایبری سطح بالا را از شیکاگو تا لس آنجلس تا هنگ کنگ تا جاکارتا شکار می کنند.