وقتی گردش بعد از ظهر شنبه در مرکز خرید ناگهان به خشونت کشیده می شود، تصور یک زن جوان از مادرش برای همیشه تغییر می کند.

در پادآرمان‌شهری در آینده و یا شاید یک دنیای موازی عجیب، بزرگ‌سالانی هستند که مجردند و یا در پیدا کردن زوج ناتوانند. آنها باید به یک هتل بروند و ظرف ۴۵ روز شریک زندگی مناسبی پیدا کنند؛ در غیر این صورت، به حیوانی دل‌خواهِ خودشان تبدیل می‌شوند و آن‌ها را در جنگل رها می‌کنند.

یک دختر ۱۶ ساله که توسط پدرش طوری تربیت شده تا یک قاتل کاملا حرفه‌ای باشد، برای انجام یک ماموریت به اروپا می رود و در این زمان توسط یک مامور دولتی ظالم و افرادش تعقیب می شود.

جیمز ۱۷ ساله تردیدی ندارد که مشکل روانی دارد. آلیسای ۱۷ ساله نیز، دختری دمدمی مزاج و تازه وارد در مدرسه است. آن‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و آلیسا، جیمز را تشویق می‌کند تا سفری را شروع کند و دنبال پدر واقعیش بگردد.

در انگلستان دوران ملکه ویکتوریا، "بتشیبا اوردین" سرسخت و مستقل، توجه سه خواستگار متخلف را به خود جلب می کند: "گبریل اوک"، یک کشاورز، "فرانک تروی"، گروهبانی بی باک و "ویلیام بلدوود"، مجردی میانسال و موفق...

زن جوانی برای پرداخت هزینه تحصیل و شانس زندگی بهتر، به یکی از مزدوران جنایتکاری خطرناک، تبدیل و ملحق می شود.

یک نویسنده و روزنامه نگار جوان بنام «تامارا درو» ( جما آرترتون ) به زادگاهش که دهکده ای در انگلیس می باشد باز میگردد. جایی که خانه دوران کودکی اش اکنون برای فروش گذاشته شده...