ستاره سابق فوتبال مایک گمبریل در پروازی به سمت سیدنی، تری مک کی را ملاقات میکند و داستانی عاشقانه را با وی شروع میکند.

« دیوید هاكسلى » ( گرانت ) دایناسورشناس كم حافظه در آستانه‏ ى ازدواج با دخترى معقول است كه سر و كله‏ ى « سوزان ونس » ( هپبرن )، وارثه‏ ى عجیب و غریب، پیدا مى‏ شود.

در جنگ جهانی اول آفریقای شرقی، یک کاپیتان قایق رودخانه ای کانادایی که جین-سوئیل می کند توسط یک مبلغ انگلیسی تنگه دار متقاعد می شود تا سفری به بالای رودخانه ای خائنانه داشته باشد و از قایق خود برای حمله به یک کشتی آلمانی استفاده کند.

»مت دریتن« (تریسی)، ناشر روزنامه ی آزادی خواه و همسرش »کریستینا« (هپبرن)، صاحب یک گالری هنری، از شهرندان سرشناس سن فرانسیسکو هستند. روزی دخترشان »جویی« (هاوتن) به همراه »جان پرنتیس« (پواتیه) پزشک سیاه پوست از تعطیلاتش در هاوایی باز می گردد. آن ها 10 روز است که با هم آشنا شده اند و حالا قصد ازدواج دارند...

کریسمس سال 1183. »هنری دوم« (اوتول)، پادشاه انگلستان و نیمی از فرانسه، ده سالی است که همسرش، »الینور« (هپبرن) را به جرم دخالت در امور مملکتی به برج سالزبری تبعید کرده است. »هنری« می خواهد جانشین خود را تعیین کند؛پس »الینور« و سه پسرش، »جفری« (کاسل)، »ریچارد« (هاپکینز) و »جان« (تری) را فرا می خواند...

« تریسى » ( هپبرن ) ، زنى از خود راضى از طبقه‏ ى اعیان ، در آستانه‏ ى ازدواج دوم خود با مردى ابله اما ثروتمند ( هوارد ) است. با ورود « دكستر » ( گرانت ) ، همسر اول او ، و « مایك » ( استوارت ) ، خبرنگارى جنجالى ، ماجرا پیچیده مى‏ شود...