یک افسر پلیس فاسد با چالش هایی از جانب خانواده، گانگسترها و سیاستمداران خود روبرو می شود.

چولبول پاندی با دشمنی از گذشته خود روبرو می شود و داستان منشا او در حین باز شدن پلیس نترس.

یک پلیس مخفی در نبرد با جنایتکارانی متخاصم که می خواهند یک "جعبه سیاه" را بدست آورند، این جعبه کلید اصلی آنها برای یک گنج است...

جوانی به نام «جمال» کودکی خود را در خیابان‌ها و حلبی آبادها گذرانده و عشقی رؤیایی به دختری به نام «لتیکا» دارد. جمال فرصت این را می‌یابد که در مسابقه تلویزیونی «چه کسی میلیونر می‌شود؟» شرکت کند. او تا آخرین سئوال این مسابقه پیش می‌رود اما وقت مسابقه به پایان می‌رسد و ادامه آن به برنامه آینده موکول می شود. در این هنگام پلیس که به پاسخ‌های صحیح جمال شک کرده و موفقیت وی را تقلب می‌داند و او را دستگیر می کند. در زمانی که او بازجویی می شود، ماجرایی از زندگی‌اش را تعریف میکند، ماجراهایی که نشان می دهد چرا جواب سوال‌ها را می داند.

راده یک گانگستر بی رحم است که هر کسی را به خاطر پول می کشد. او جذب جانوی، دختری از طبقه متوسط ​​می شود که کار او را تایید نمی کند و می خواهد او تغییر کند.

یک مغازه دار ساده، بعد از اینکه مغازه اش در یک زمین لرزه از بین می رود، خدا را به پای میز محاکمه می کشاند!

داستان پسر جوانی به نام سوریا که به بیماری نادری به نام عدم حساسیت مادر زادی به درد مبتلاست. این بدان معنیست که او نمی تواند درد را حس کند. لذا تصمیم می گیرد که ورزش های رزمی را بیاموزد و دزدان خیابانی را از بین ببرد.

سفر حماسی یک راننده فقیر هندی، که باید از هوش و زیرکی‌اش برای آزادی از رعیتی اربابان ثروتمندش استفاده کند و به مردی آزاد تبدیل شود.

داستان رابطه‌ی عاشقانه یک ژنرال هندی "بشوا بنجی جو" و همسر دومش، مستانی.

پلیس با بازی سلمان در این فیلم با مافیای زمین مبارزه می کند.