پسر یک نجیب زاده رده بالای سوئدی در مکانی خاص تعلیم و آموزش دیده و سپس بعنوان یک شوالیه به سرزمین مقدس فرستاده می شود تا طلب بخشایش عشق ممنوع را کند...

«لیزبت» بعد از اثابت گلوله به سرش، در بیمارستان بستری است و باید بعد از مرخصی از آنجا، به جرم انجام ۳ قتل محاکمه شود. در همین حال «میکائل» باید بی گناهی او را اثبات کند...