عمری، پسر جوانی که در بروکلین بزرگ می‌شود، برای تولدش هدایای عجیب و غریبی دریافت می‌کند: یک کمد چوبی از برادر بزرگ‌ترش، مجموعه‌ای از کلیدهای عتیقه از مادرش، و یک هندی پلاستیکی از بهترین دوستش، پاتریک.

یک امدادگر آمبولانس منهتن که به طرز شگفت انگیزی دچار سوختگی شده بود، تسخیر شده توسط بیمارانی که نتوانست نجات دهد، طی سه شب به طور فزاینده ای آشفته برای حفظ سلامت عقل خود مبارزه می کند.

ریگز و مورتاگ در تعقیب دیپلمات های آفریقای جنوبی هستند که در فعالیت های مجرمانه شرکت می کنند.

در جریان دادگاه رسیدگی به شکایتی علیه یک شرکت اسلحه سازی، فردی به نام «زیکن فیچ» (هاکمن) از طرف شرکت استخدام می شود تا تک تک اعضای هیأت منصفه را شناسایی کند. او در مورد تقریبا همه ی اعضا موارد اتهام برانگیز پیدا می کند و فقط متوجه می شود که دو عامل را نادیده گرفته بوده است: یکی «نیک ایستر» (کیوساک)، از اعضای هیأت منصفه که نقشه های خاص خود را دنبال می کند و «مارلی» (وایس)، زنی مرموز که برنامه هایی سرهم کرده تا باقی اعضای هیأت منصفه را هم رأی خودش گرداند...

یک گروه نیروی دریایی برای نجات ماموری از آژانس اطلاعات مرکزی, عازم یک ماموریت فوق خطرناک می شوند و در این ماموریت متوجه می شوند که قرار است حمله ای تروریستی به آمریکا صورت گیرد، حال این گروه باید جان خانواده خود و هزاران مردم بیگناه را نجات دهند و …

داستان «واکر: ایندیپندنس » که در اواخر دهه 1800 اتفاق می‌افتد، داستان انتقام و کیفر است،ابی واکر که اهل بوستون است، قصد دارد مردی را که شوهرش را را به قتل رسانده پیدا کند و انتقامش را از او بگیرد، در این راه به محلی از تگزاس میرسد که ساکنانش از گذشته خود فرار میکنند...

پنی چنری به ویرجینیا میرود تا یک مجتمع پرورش و نگه داری اسب که متعلق به پدرش است را اداره کند. کار و کسبی که در آستانه ی تعطیلی است و مدتها است که هیچ کدام از اسب ها نتوانسته اند قهرمان شوند...

دنی رُمن، پلیس ماهر و زبردستی است که تخصصش در مذاکره با بزهکاران و گروگان گیران می باشد. دنی برای اثبات بی گناهی اش، گروهی از مردم را در یک اداره دولتی گروگان می گیرد. او که خود به تمام فوت و فن چنین مذاکراتی واقف است از پلیس که ساختمان را محاصره کرده است می خواهد که کریس سایبان، یکی از افسران هم رتبه خودش که در بخش دیگری مشغول به کار است را برای مذاکره با او بیاورند...