لورل و هاردی به اتهام درگیری روانه زندان شده و به اردوگاه کار اجباری فرستاده می شوند و.

لورل و هاردی تصمیم دارن برای تعطیلات آخر هفته با ماشین خود به همراه خانواده به سفری بروند. اما مشکلاتی برای آنها پیش می آید ...

روز مراسم جشن عروسی هاردی است از این رو اقای لورل هدیه ای ( پازل ) را برای او می اورد که این هدیه باعث دردسرهای فراوانی شده و …

آوریل سال ۱۹۱۷، با آغاز جنگ سربازی اجباری ارتش آغاز می‌شود. در این میان لورل و هاردی نیز به اجبار به جنگ فرستاده می‌شوند و سادله لوحی آنها در جنگ ماجراهایی می آفریند. آن‌ها همرزمی به نام ادی اسمیت دارند . ادی در جنگ اسیر می‌شود و پس از جنگ لورل و هاردی در صدد بر می‌آیند به دختر وی کمک کنند ...

لورل و هاردی به عضویت حزب پسران صحرا درآمده اند و قسم خورده اند که در جلسات این حزب شرکت داشته باشند. اما همسران آنها مخالف این مشارکت بوده و ...

دوران ممنوعیت استفاده از نوشیدنیهای الکلی است."استن" و "لورل" پس از فروش نوشیدنی الکلی به یک پلیس روانه زندان می شوند.اما در زندان آنها خود را به دردسر می اندازند و...

"لورل" و "هاردی" مامور می شوند تا سند یک معدن طلا را بدست دختر پروفسری که مرده برسانند...

در جنگ جهانی دوم لورل و هاردی در جایگاه بادیگارد هایی قرار دارند که باید از اختراعی بزرگ که یک بمب است حفاظت کنند…

هاردی به دلیل مشکلات روانی که در کارخانه بوق سازی پیدا کرده است به دستور پزشک به قایقی در کنار دریا می رود ...

گروهی از کولی ها در جوار قصر کنت ساکن شده اند، در این حین زن الیور، دختر کنت را دزدیده و به خانه می آورد. اما بعد از مدتی دختر را رها کرده و به همراه معشوقه اش فرار می کند ...

لورل و هاردی به سفری به بالای کوه میروند تا هاردی که از بیماری نقرس رنج می برد بهبود یابد ...

لورل و هاردی فروشگاه تعمیرات الکتریکی خود را راه انداختند,متاسفانه آنها با مشکلی مواجه می شوند با فروشگاه خواربار فروشی ...

"اولیور" بعد از گم کردن پولی که به "استنلی" قرض داده بود با همسرش دچار مشکل می شود و ...

"استن" و "الیور" ملوانانی هستند که در مرخصی به سر می برند. آنها بعد از مراجعه به یک هتل متوجه می شوند که صاحب زورگوی هتل سعی دار دختری که در آنجا کار میک ند را به اجبار به ازدواج خود درآورد و ...

موضوع این فیلم درباره لورل و هاردی فقیر و بیکار است که سرگرم ماهیگیری در بندر هستند. آنها به طور اتفاقی روزنامه‌ای می‌بینند که در آن آگهی ای برای قرائت وصیت نامه ابنزل لرول ثروتمند نوشته شده است. لورل و هاردی به امید دریافت سهمی از ارث راهی خانه ابنزل لورل می‌شوند بی خبر از اینکه وی به قتل رسیده و اما …..