عاشقانه

کانر مید(متیو مک‌کانهی) مرد خوشگذرانی است که با دختران زیادی رابطه داشته است. برادر او پل که می‌خواهد ازدواج کند او را برای جشن عروسی خودش دعوت می‌کند او که با ازدواج مخالف است تمام سعی خود را برای برهم زدن ازدواج برادرش می‌کند.

"جوزی"، دختر ثروتمندترین تاجر شهر، با مشکلاتی در خانه مواجه شده و تلاش می کند خانه را ترک کند. اما او پس از به خواب رفتن در اتاقش، در یک فروشگاه به همراه سرایدار فروشگاه "جیم"، دروغگوی شهر بیدار می شود و...

یک کمدی رمانتیک از داستانی واقعی در مورد زندگی مورتیمر گرانمیل است که چگونه توانست اولین ویبراتور را به نام علم پزشکی اختراع کند...

ریچ پسری است سال آخری که عاشق بهترین دختر دانشکده می شود. اما این پسرک خجالتی و گوشه گیر هیچ سنخیتی با دخترک شاد و شلوغ ندارد. اما وقتی که ریچ در جمع دوستانش عشقش را به بث کوپر ابراز میکند. همه شوکه می شوند و جدالی میان او و دوست پسر بث کوپر آغاز می شود...

اواخر قرن نوزدهم. «شانن» ( کیدمن )، دختری از یک خانواده ی ثروتمند در منطقه ای فقیر در شمال ایرلند تصمیم دارد که به امریکا برود چون در یک آگهی دیده که در اوکلاهما زمین مجانی می دهند. او در این سفر پسر کشاورزی به نام «جوزف» ( کروز ) را نیز همراه خود می سازد...

"زورگ" کارگری است که در فرانسه کار می کند. او زندگی آرامی دارد و در اوقات بیکاری اش به نویسندگی می پردازد. روزی زنی زیبا به نام بتی وارد زندگی اش می شود و ...

مردی جوان ( دپ ) ادعا می کند که عاشق ترین مرد دنیاست. اوضاع روحی او به قدری خراب است که حتی دست به خودکشی هم می زند، اما موفق نمی شود. در این بین دکتر روانشناسی به نام «میکلر» ( براندو ) او را می یابد و به او کمک می کند...

«جوفاکس» (هنکس) و «کاتلین کلی» (رایان) در نزدیکی هم در وست ساید نیویورک زندگی و کار می کنند. این دوکتاب فروشی هایی رقیب، حدودا در مجاورت هم در یک خیابان دارند. اما بدون آن که هم دیگر را دیده باشند، از طریق «چت» «ای میل» مراوده دارند و به یکدیگر علاقه مند شده اند...

این فیلم داستان دختری جوان به نام کتی را به تصویر می کشد که در یک پناهگاه تاریک زندگی میکند، چراکه نور آفتاب برای وی مرگبار و کشنده است و هیچ درمانی نیز برای بیماری وی پیدا نشده است.

خواننده‏اى به نام « آلیس » در خانه‏اش به قتل مى‏رسد ، اما قاتل او هرگز شناخته و دستگیر نمى‏شود. « پولا » ( برگمن ) ، برادرزاده‏ى مقتول ، كه اكنون وارث و ساكن خانه‏ى او شده ، با غریبه‏اى « بوایه ) ازدواج مى‏كند كه علاقه‏اش بیش‏تر متوجه اتاقك زیر شیروانى خانه است...

در دهه پنجاه خانواده ای ثروت در کوبا که پسرشان صاحب یکی از کلابهای شبانه بزرگ بود در میان انتقال قدرت از رژیک "باتیستا" به دولت "فیدل کاسترو" گرفتار می شود.در نهایت او مجبور می شود به نیویورک فرار کند...

یک نماینده مجلس با وجود خطرات کشف، عاشقانه عاشق نامزد پسرش می شود.

وقتی دختر رویاهای شما نصف سن شماست، وقت آن است که بزرگ شوید.

داستان پسری که در دهه هشتاد در دوبلین زندگی می کند. او برای فرار از زندگی پر تنش خانوادگی و تحت تأثیر قرار دادن دختر مرموزی که دوستش دارد، یک گروه موسیقی تشکیل می دهد.

"کنال" و "سمر" دو مردی هستند که برای سکونت در یک آپارتمان در میامی تظاهر می کنند که همجنس گرا می باشند. اما در حقیقت هر دو عاشق هم اتاقی خود "نها" می باشند. و تلاش می کنند قلب او را بدست بیاورند...

یک زن خانه دار جوان و سرحال تصمیم می گیرد بعدازظهرهای نیمه هفته خود را به عنوان روسپی بگذراند.

در نیویورک «کانی» در برخوردی اتفاقی با جوانی فرانسوی به نام «پل مارتل» (مارتینز) آشنا می شود و با او رابطه برقرار می کنند. پس ازچندی «ادوارد» شوهر «کانی» پی به ماجرا می برد و شخصا با «پل» رو در رو می شود ...

«باربارا کاوت» (دنچ) سال هاست که در یک مدرسه ی بریتانیایی تدریس می کند. «شبا هارت» (بلانشت) مورد توجه «باربارا» قرار می گیرد و این دو خیلی زود دوست می شوند. تا این که یک شب که «باربارا» تا دیروقت در مدرسه مانده شاهد صحنه ای می شود که نمی بایست می دید. حالا او چیزی را می داند که افشایش ممکن است زندگی خانوادگی «شبا» را به خطر اندازد....