دام

«لیزا» (مک آدامز) در سفری شبانه با هواپیما، کنار مردی غریبه به نام «جکسن» (مورفی) قرار می گیرد. خیلی زود آشکار می شود که «جکسن» آدم شرور و خطرناکی است و قصد ربودن «لیزا» را دارد. «لیزا» هم چنین متوجه می شود که جان پدرش (کاکس) در خطر است...

شش غریبه تحت شرایطی که قابل کنترل نیست با یکدیگر روبرو می‌شوند و برای نجات باید از هوششان استفاده کنند.

شش نفر ناخواسته وارد یک بازی اتاق فرار می‌شوند و پس از پیوستن به دو بازمانده‌ی اصلی، در می‌یابند که قبلاً این بازی را انجام داده‌اند و برای زنده ماندن نقاط مشترکی دارند.

۷ نفر غریبه یک روز وقتی بیدار می شوند خود را تنها در یک ماز مکعبی می یابند. بعد از اینکه همدیگر را می یابند سعی می کنند به کمک هم و با استفاده از مهارت ها و استعدادهای خاصشان از حقه های کشنده ی خیلی از اتاق های مکعبی رنگارنگ نجات یابند...

هشت غریبه در اتاقهایی مکعبی شکل از خواب بیدار می شوند بعد از مدتی در می یابند که خروجی هر مکعب به یک اتاق جدید است که خطرات زیادی آنها را در آنجا تهدید می کند ...

مرد جوانی به اتاقک های مکعبی شکلی نگاه می کند که در آن افرادی زندانی شدند و وظیفه ی مرد این است که به نجات آن ها رود...

داستان فیلم از آن جایی آغاز می‌شود که شش زن و مرد به صورت ناگهانی در مکعبی گرفتار می‌شوند. آن‌ها نمی‌توانند موقعیت خود را بسنجند و نمی‌دانند که به چه دلیل در این مکعب به دام افتاده اند. آیا راه خروجی از این دام وجود دارد؟ آیا این افراد می‌توانند زنده بمانند و راز مخفی شده در .....

فیلم بازی جرالد که بر اساس رمانی به همین نام محصول سال ۱۹۹۲ و نوشته استاد داستان های ترسناک استیون کینگ است، داستان هیجان انگیز زنی به نام جسی برلینگیم (گوگینو) را بازگو می کند که در حالی که به تخت با دستبند بسته شده، به طور تصادفی همسر خود به نام...

در طول کولاک و گیر افتادن در یک ایستگاه استراحت بزرگراهی در کوهستان، یک دانشجو کودک ربوده شده ای را پیدا می کند که در ماشینی متعلق به یکی از افراد داخل آن پنهان شده است.

داستان شش غریبه که از خواب بیدار می شوند و خود را در یک مزرعه ذرت بسیار بزرگ به دام افتاده می بینند و متوجه می شوند که چیزی مرموز در حال شکار آنهاست.

دو جوان بعد از شنیدن صدای فریاد یک پسر بچه با به خطر انداختن جان خود وارد یک میدان وسیع چمن زار در کانزاس میشوند, اما خیلی زود متوجه میشوند که ممکن است اصلا راه خروجی از این مکان وجود نداشته باشد…

زن باردار جوانی به نام میا با پنهان شدن در یک کانتینر دریایی در یک کشتی باری از کشوری در حال جنگ فرار می کند. پس از طوفان شدید، میا کودک را در حالی که در دریا گم شده به دنیا می آورد، میا باید برای بقا و زندگی فرزندش با خطراتی که او را تهدید میکنند دست و پنجه نرم کند...