تماشای آنلاین +۱۸

«بِن» به تازگی فارغ‌التحصیل شده و برنامه‌ی مشخصی برای آینده‌ی خود ندارد. او در یک مهمانی با زن متاهل و زیبایی آشنا می‌شود که همسر یکی از دوستان پدرش است.

«سال» (آیلو) صاحب ایتالیایی-امریکایی یک پیتزافروشی در بخش سیاه پوست نشین بروکلین است. در یک روز گرم، درگیری لفظی «سال» با یکی از سیاه پوست های آشنای محلی به نام «باگین اوت» (اسپوزیتو)، منجر به شلوغی ودرگیری در محله می شود.

روزی الیزابت که در گالری سوهو کار می کند، به طور اتفاقی با مرد مرموزی به نام جان در یک خوار بار فروشی آشنا می شود. در ملاقات بعدی، جان پیشنهاد دوستی می دهد. الیزابت قبول می کند و از این پس جان کنتزل اوضاع را در دست می گیرد..

نیویورک. «میریام» (دونوو) و محبوبش، «جان» (بویی)، با کشتن آدم ها و نوشیدن خون آنان، مانع پیری و مرگ خود می شوند («جان» در قرن هجدهم با «میریام» آشنا شده و «میریام» مصر باستان را به یاد می آورد) با وجود این، نشانه های پیری در «جان» نمودار می شود.

«ند راسین» (ویلیام هرت)، وکیل فلوریدایی درگیر رابطهٔ پرشوری با «متی واکر» (کاتلین ترنر)، همسر تاجر ثروتمند و مشکوکی به نام «ادموند و اکر» (ریچارد کرنا) می‌شود و آن دو به اتفاق نقشهٔ قتل او رامی کشند.

سال ۱۹۳۵. برایونی تالیس فرزند ۱۳ ساله خانواده ای مرفه، با متهم کردن معشوق خواهر بزرگترش به جرمی که مرتکب نشده، سرنوشت زندگی خیلی‌ها را بکلی تغییر میدهد. بر اساس رمان عاشقانه انگلیسی، نوشته «یان مک ایوان».

در نیویورک «کانی» در برخوردی اتفاقی با جوانی فرانسوی به نام «پل مارتل» (مارتینز) آشنا می شود و با او رابطه برقرار می کنند. پس ازچندی «ادوارد» شوهر «کانی» پی به ماجرا می برد و شخصا با «پل» رو در رو می شود ...

مایک دوباره به صحنه می رود، پس از یک معامله تجاری که باعث شد او شکست بخورد و در فلوریدا در یک سالن کار کند. مایک با یک فرد ثروتمند به لندن می رود چون او را با پیشنهادی جذب می کند که نمی تواند رد کند.

سه سال پس از اینکه مایک زندگی قبلی خود را پشت سر گذاشت، او و سایر پادشاهان تامپا راهی جاده Myrtle Beach می شوند تا آخرین اجرای خود را انجام دهند.

یک رقصنده مرد به یک مرد جوان تر می آموزد که چگونه زنان را جمع کند و به راحتی درآمد کسب کند.

فرانسیس دختر نوجوان هفده ساله‌ای است که در تابستان 1963 برای گردش و مسافرت به همراه خانواده اش به شمال نیویورک می‌روند. پدرش یک دکتر است و از فرانسیس انتظار دارد که به دانشگاه برود و با یک دکتر ازدواج کند. فرانسیس با یک مربی رقص به نام جانی اشنا می‌شود. رقاصه‌ای که با جان می‌رقصد حامله می‌شود و از کار باز می‌ماند. فرانسیس بدون اگاهی خانواده اش آمادگی خود را برای رقص اعلام می‌کند تا با اینکار به انها کمک کند. جانی می‌پذیرد. از آنروز جانی مربی رقص فرانسیس می‌شود و تمام وقت با او کار می‌کند. کم کم بین آنها عشقی به وجود می‌آید. فرانسیس می‌ترسد آنرا با پدرش در میان بگذارد. زیرا به طور قطع پدر حاضر نمی‌شود دخترش با یک مربی رقص ازدواج کند...

یک نویسنده اسرارآمیز انگلیسی از خانه ناشر خود در جنوب فرانسه دیدن می کند ، جایی که تعامل او با دختر غیرمعمول او باعث ایجاد پویایی های حساس می شود.