2024

هنگامی که یک فضانورد به طور مرموزی در طول یک ماموریت ناپدید می شود، شوهرش در حالی که زندگی خود را به عنوان یک پدر و مادر تنها با دخترشان می گذراند، برای تحقیق در مورد این موضوع رهسپار سفری خطرناک می شود...

یک دختر وظیفه شناس موافقت می کند که با یک شاهزاده خوش تیپ و جوان ازدواج کند، اما پس از ازدواج متوجه توطئه ای که خانواده سلطنتی او برایش چیده اند می شود، پس از رخ دادن سلسه اتفاقاتی او سر از غاری در می آورد که...

بیست سال پس از خلق ریکی استانیکی خیالی، سه دوست دوران کودکی هنوز از رفیق خیالی خود به عنوان یک حقه برای رفتار ناپخته خود استفاده می‌کنند. وقتی همسران و شرکای آنها مشکوک می شوند و خواستار ملاقات با او می شوند،این سه نفر تصمیم می گیرند که شخصی به نام راد را برای بازی کردن در نقش ریکی استخدام کنند. با این حال وقتی راد وقتی نقش خود را بیش از حد جدی می گیرد...

یک روزنامه نگار داستان یک قاتل بی رحم را هنگامی که در مورد پوشش دولتی تحقیق می کند، فاش می کند.

ادی هالستد دارایی به مساحت 15000 هکتار و عنوان دوک هالستد را از پدرش که اخیراً درگذشته به ارث برده است، اما او به زودی متوجه می شود که این دارایی ها بخشی از امپراتوری پرورش حشیش میکی پیرسون شده است. اکنون، او باید در دنیایی از شخصیت‌های رنگارنگ و خطرناک با برنامه‌های شیطانی حرکت کند و در عین حال سعی کند از خانه‌اش محافظت کند و زنده بماند.

نویسنده ای منزوی به نام الی کانوی، رمان های جاسوسی پرفروشی را درباره یک مامور مخفی به نام آرگایل می نویسد که در مأموریتی برای کشف یک سندیکای جاسوسی جهانی است. با این حال، هنگامی که توطئه های کتاب های او شروع به بازتاب اقدامات مخفیانه یک سازمان جاسوسی واقعی می کند، مرز بین داستان و واقعیت شروع به محو شدن می کند.

داستان سریال «رژیم» در مورد یک کشور خیالی اروپای مرکزی می گذرد که توسط یک حکومت استبدادی اداره می شود. النا ورنهام در مقام صدراعظم این کشور است و علیرغم تلاش او برای نشان دادن آرامش و لطف به جهان، در پشت صحنه با ناامنی‌های شخصی دست و پنجه نرم می کند.

یک مجموعه انیمیشن علمی تخیلی به سبک کمیک که در لاگوس اتفاق می‌افتد و مضامین کلاسی، معصومیت و به چالش کشیدن وضعیت موجود را بررسی می‌کند.

دو هان پسر خانواده ای پولدار است که تحت فشار خانواده برای ازدواج است اما او راز مخفی دارد که نمی تواند ازدواج کند. به همین دلیل از آه جونگ، دوست قدیمی خود می خواهد تا نقش همسرش را بازی کند.

یک بار در ماه، دانش‌آموزان دبیرستان دخترانه باکیون در یک نظرسنجی میزان محبوبیت شرکت می‌کنند. نتیجه؟ یک سیستم رتبه بندی بی رحمانه که کل سلسله مراتب اجتماعی مدرسه را تعیین می کند.سونگ سو جی که به تازگی به این مدرسه انتقال یافته و در این نظرسنجی نمره صفر گرفته است.آیا می تواند پس از شروع از پایین و تبدیل شدن به هدف خشونت مدرسه، راه خود را به بالای هرم پیدا کند؟ یا او بازی را به کلی خراب می کند؟

پس از فرار از کره شمالی، لوه کیوان برای به دست آوردن وضعیت پناهندگی در بلژیک تلاش می کند، جایی که با زنی افسرده روبرو می شود که تمام امید خود را از دست داده است.

لیو پریما پاسپیمول دختر جوانی است که تمام زندگی اش به خاطر ظاهرش مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. در تلاش برای شروع تازه در دانشگاه، او تحت عمل جراحی پلاستیک قرار می گیرد تا شبیه یک دانشجوی معمولی به نظر برسد. با این حال، عمل جراحی "بیش از حد موفقیت آمیز" به نظر می رسد، و او را فوق العاده زیبا می کند و توجه ناخواسته ای را به خود جلب می کند، در حالی که تنها چیزی که او می خواست این بود که دیگر مورد آزار و اذیت قرار نگیرد...

تیم شرور سابق مگامایند، اتحادیه‌ی نابودی، بازگشته است. قهرمان آبی ما که به تازگی تاجگذاری کرده است، باید ظاهر شیطانی خود را حفظ کند تا زمانی که بتواند دوستان خود (رکسان، اول چام و کیکو) را جمع کند تا از پرتاب مترو سیتی به ماه توسط هم تیمی های شرور سابق خود جلوگیری کند.

هنگامی که پسر نامشروع یک صاحب شرکت کره ای با دوست جاه طلب دوران کودکی خود شریک می شود، این دو نفر برای تصاحب جایگاه خود در بالای زنجیره غذایی جامعه دست از کار نمی کشند.

در طی یک ماموریت تحقیقاتی در آن طرف منظومه شمسی، یک فضانورد متوجه می شود که ازدواج و وضعیت زندگی اش در زمین به خوبی پیش نمی رود. خوشبختانه او از کمک یک موجود مرموز باستانی که در فضاپیمای اون پیدا شده، بهره مند است.

در دنیایی که افراد با قدرت های فوق العاده به شدت توسط روبات‌ها کنترل می‌شوند، یک کلاهبردار سابق برای محافظت از یک نوجوان در برابر یک پلیس فاسد، با یک قاچاقچی که از او نفرت دارد، همکاری می‌کند.

یک نوجوان بازیگوش و یک جسد ویکتوریایی زنده شده با هم سفری مرگبار را آغاز می کنند تا عشق، خوشبختی و چند عضو گم شده بدن را پیدا کنند.

پس از اتفاقات تابستان، آرس و راکل راهی برای پیشرفت در رابطه خود نمی بینند و تصمیم می گیرند راه های جداگانه ای را طی کنند. اما وقتی دوباره در زمستان در بارسلونا ملاقات می کنند، عشق و تمایلی که به یکدیگر دارند را غیرقابل انکار میبینند. آیا آنها می توانند راهی برای بازگشت به هم پیدا کنند؟